• وبلاگ : چرک نويس
  • يادداشت : حجاب برتر
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي آلياني 

    هيچ در عصرگاه روزي تابستاني در خيابان و ميداني در شهر، رفت و آمد کرده ايد؟ نمايشگاه و همايشگاه بي مرزي که هر لحظه دامنه مي گسترد و تا عمق جسم و جان آدمي پيش مي رود.

    صورت و سيرت غرقه تزاحم و تظاهر، ميدان بزرگي براي فروش آخرين بازمانده هاي اخلاق و آزادگي.

    عصر ما، عصر تظاهر است و تحکم، جملگي در تظاهر و تحکم غرقيم. تنها کافي است که اين ميدان بسته شود و يا به حقيقت ميدان مسابقه اي و آزموني گشوده شود، آنچه مي ماند دستان تهي از دانايي، توانايي و هنرمندي است.

    از همين جاست که جملگي زبان و زبان آوري قد مي کشد و گوش فرو بسته از هر آوا در خاموشي فرو رفته است، مي گوييم اما نمي شنويم.

    پاکي، عدالت ورزي و دينداري بوي مخصوص خود را دارد، هيچ نسبتي ميان تظاهر به پاکي و پاکي، تظاهر به دينداري و دينداري، تظاهر به سخاوت و سخاوتمندي نيست. اين همه را هيچ نيازي به تظاهر نيست. آنجا که تظاهر رخ مي نمايد، دينداري رخ مي پوشد.

    آنجا که عدالت ورزي به نمايش درمي آيد، عدالت مي گريزد.

    آنجا که لاف شجاعت و قدرت، گوش ها را پر مي کند، ترس، پر رنگ تر از هر زمان، چهره مي نمايد.

    تظاهر، قتلگاه پاکي، دينداري، شجاعت و عدالت ورزي است. شجاعت فرياد برمي آورد از تظاهر شجاعت. اين همه رنگ و بوي مخصوص خود را دارد. چونان نوري، تاريکي ها را درمي نوردد. حتي اگر به اندازه آتش کبريتي و يا سوسوي کرم شب تابي در ميانه ظلمات باشد.

    از ميانه تظاهر، موذيانه هاي يأس و فسردگي سربرمي آورند. بوي تند و گزنده بي اعتمادي زبانه مي کشد و ناامني سايه بر سر شهر و کوي و برزن مي افکند.

    در ميانه صحراي بي اعتمادي و يأس، فساد و تباهي رخ مي نمايد و همه پاکي را نابود مي سازد.

    تظاهر به دينداري منشأ هيچ دينداري اي نيست.

    تظاهر به عدالت ورزي پايه هاي هيچ عدالتي را استوار نمي سازد. چنانکه تظاهر به سخاوت هيچ فقيري را بي نياز نمي سازد. دريايي از عبارات و کلمات زيبا در وصف سخا و سماحت جاي تکه ناني خشک در دستان پيرزني فقير را نمي گيرد.

    سخاوت و شجاعت و عدالت بوي مخصوص به خود را دارد، عين سرور، منشأ سرور و ناشر سرور است و بارز کننده اميدواري، اعتماد و امنيت.

    هيهات که مرغ جان آدمي در ميانه قفس هاي رنگين و برکشيده، بي آنکه مجالي براي زبان آوري بيابد، مي ميرد. مثل شاخه گلي در ازدحام انبوهي از گلهاي کاغذي.